خلاقیت ، فرایندی آموختنی
خلاقیت یک فرایند است ، به همین دلیل می توان آ را به دیگران آموخت .یکی از موضوعات مطرح شده
در باره خلاقیت و نوآوری ، لزوم شناسایی تفاوت میان آنهاست .
شناسایی این تفاوتها ، راهی برای ارتقای سطح کیفی وکمی هر دو فعالیت است . علاوه بر آن ، شناخت بیشتر ، عامل مهمی برای دست یابی به پیشرفت وموفقیت محسوب می شود .
هر سازمان یا گروهی که علاقه به حضور و بقا وحفظ کمیت تولیدات خویش دارد ، باید پیش از آنکه تولیدات آن به محصولاتی مهجور وعقب مانده تولید شوند و بازار مصرف خویش را از دست بدهند ، دست به خلاقیت ونو آوری بزند .
از نگاهی دیگر هر محصول برای آنکه جایگاه خویش را پیدا کند و در همان موقعیت بماند و مصرف کننده را نیز به سوی خود جلب کند و از حمایت های ملی برخوردار شود ، باید امکان رقابت با محصولات دیگر را داشته باشد و این امر فقط به کمک خلاقیت ونو آوری امکان پذیر است .
چنانچه تغییرات را (( رهبری موفق )) برای دست یابی به آینده بهتر بدانیم ، خلاقیت ونو آوری بهترین سیاست برای رسیدن به آن است .
برای هر تغییر ، لازم است از چگونگی تغییر ، دلیل ونیاز به تغییر و خلاقیت ونو آوری ، به عنوان راهی برای دست یابی به تغییر وچگونگی برقراری ارتباط منطقی بین خلاقیت ونو آوری ، در یک فعالیت فرهنگی ، اجتماعی واقتصادی آگاه بود .