با سلام ،
گاهی لازم است که خودما ن وهمکارانمان و امکانات مدرسه را از دید گاه دانش آموزان وبعضا والدین آنها
ارزیابی کنیم . چرا که دانش آموزان با آن صداقت و یکرنگی و محبتی که نسبت به اولیا ء مدرسه دارند و سعی می کنند همیشه آن را نمایان سازند . به نظر من می توانند بهترین ارزیاب باشند .
آن چه را که آنها بیان می کنند عین واقعیت وصداقت است ، بی ریا و بدون هیچ جانبداری می توانند آنچه را که احساس می کنند بیان کنند . آنها نگران این نیستند که اگر حرفی بزنند ممکن است مورد مواخذه قرار گیرند ویا نمره ارزشیابی آنها کم یا زیاد شود و یا دید مدیر و سایرین نسبت به آنها تغییر پیدا کند و در واقع بدون هیچ نگرانی به انجام این عمل پرداخته و مدیر ومعلمین و امکانات موجود خود را ارزیابی می کنند . البته در این موارد تفاوتهای فردی دانش آموزان ومیزان هوش آنها در نظر گرفته می شود و همچنین خانواده آنها نیز
ازقبل شناخته می شوند ، چراکه نظر خانواده هم در این امر دخیل است . در سال گذشته 85-86 این کار راانجام دادم .در یک برگه نوشتم« از مدیر خود چه انتظاراتی دارید ؟ » « اگر به جای مدیر خود بودید چه می کردید ؟ » و تقریبا به همه دانش آموزان برگه را جهت ارزیابی خودم دادم .
دانش آموزان خوب استقبال کردند و همه برایم نوشتند .
بعد از خواندن مطالب هم خیلی چیز یاد گرفتم و هم متوجه مواردی شدم که شاید تا آن موقع متوجه نبودم . به هر حال آن سال تمام شد ووارد سال جدید شدیم در سال تحصیلی 86-87 نیز دوباره این کار را تکرار کردم .
والبته علاوه بر موارد بالا سوالات دیگری از جمله « کدام کارگا ه را بیشتر از همه دوست داری ؟ چرا ؟ »
مطرح نمودم و این مطالب در اختیار همه دانش آموزان قرار گرفت و تعدای از دانش آموزان مطالب را برای من آوردند که قسمتهایی از آن ها را بیان میکنم . در لابلای گفته های دانش آموزان که سرشار از محبت و صداقت است خیلی چیز یاد گرفتم و البته دانش آموزان خیلی از خواسته وکمبودها ونیاز های خود را بیان کردند که سعی دارم به حول وقوه الهی بتوانم به وظیفه ام به نحو احسن عمل کنم .
خلاقیت ، فرایندی آموختنی
خلاقیت یک فرایند است ، به همین دلیل می توان آ را به دیگران آموخت .یکی از موضوعات مطرح شده
در باره خلاقیت و نوآوری ، لزوم شناسایی تفاوت میان آنهاست .
شناسایی این تفاوتها ، راهی برای ارتقای سطح کیفی وکمی هر دو فعالیت است . علاوه بر آن ، شناخت بیشتر ، عامل مهمی برای دست یابی به پیشرفت وموفقیت محسوب می شود .
هر سازمان یا گروهی که علاقه به حضور و بقا وحفظ کمیت تولیدات خویش دارد ، باید پیش از آنکه تولیدات آن به محصولاتی مهجور وعقب مانده تولید شوند و بازار مصرف خویش را از دست بدهند ، دست به خلاقیت ونو آوری بزند .
از نگاهی دیگر هر محصول برای آنکه جایگاه خویش را پیدا کند و در همان موقعیت بماند و مصرف کننده را نیز به سوی خود جلب کند و از حمایت های ملی برخوردار شود ، باید امکان رقابت با محصولات دیگر را داشته باشد و این امر فقط به کمک خلاقیت ونو آوری امکان پذیر است .
چنانچه تغییرات را (( رهبری موفق )) برای دست یابی به آینده بهتر بدانیم ، خلاقیت ونو آوری بهترین سیاست برای رسیدن به آن است .
برای هر تغییر ، لازم است از چگونگی تغییر ، دلیل ونیاز به تغییر و خلاقیت ونو آوری ، به عنوان راهی برای دست یابی به تغییر وچگونگی برقراری ارتباط منطقی بین خلاقیت ونو آوری ، در یک فعالیت فرهنگی ، اجتماعی واقتصادی آگاه بود .